زنجير عشق

 

 

يكي از آهنگ‌هايي كه وقتي بهش گوش ميدم واقعا حس عجيبي بهم دست ميده، آهنگ زنجير عشق يا chain of love اثر Clay Walker هست. آهنگ را براتون ميذارم. متنش را هم همينطور. لطفا دانلودش كنيد و گوش بديد. حتما لذت مي‌بريد.

 

 

Artist: Walker Clay
Song: The Chain Of Love
Album: Live, Laugh, Love

He was driving home one evening
In his beat up Pontiac
When an old lady flagged him down
Her Mercedes had a flat
He could see that she was frightened
Standing out there in the snow
'Til he said I'm here to help you ma'am
By the way my name is Joe

 

She said I'm from St. Louis
And I'm only passing through
I must have seen a hundred cars go by
This is awful nice of you
When he changed the tire
And closed her trunk
And was about to drive away
She said how much do I owe you
Here's what he had to say

 

You don't owe me a thing, I've been there too
Someone once helped me out
Just the way I'm helping you
If you really want to pay me back
Here's what you do
Don't let the chain of love end with you

 

Well a few miles down the road
The lady saw a small cafe
She went in to grab a bite to eat
And then be on her way
But she couldn't help but notice
How the waitress smiled so sweet
And how she must've been eight months along
And dead on her feet

 

And though she didn't know her story
And she probably never will
When the waitress went to get her change
From a hundred dollar bill
The lady slipped right out the door
And on a napkin left a note
There were tears in the waitress's eyes
When she read what she wrote

 

You don't owe me a thing
I've been there too
Someone once helped me out
Just the way I'm helping you
If you really want to pay me back
Here's what you do
Don't let the chain of love end with you

 

That night when she got home from work
The waitress climbed into bed
She was thinkin' about the money
And what the lady's note had said
As her husband lay there sleeping
She whispered soft and low
Everything's gonna be alright, I love you, Joe

کنارم بخواب با صدای دکتر شاهکار بینش پژوه

کنارم بخواب و
به دورم بتاب و
از این لب بنوش
چو تشنه که آب وگل آتشی تو
حرارت منم من
که دیوانه ی بی قرارت منم من

 

خدا دوست دارد لبی که ببوسد
نه آن لب که از ترس دوزخ بپوسد
خدا دوست دارد من و تو بخندیم
نه در جاهلیت بپوسیم بگندیم

 

بخواب آرام پیش من
لبت را بر لبم بگذار
مرا لمسم و کن و دل را
به این عاشق ترین بسپار بخواب آرام پیش من
منی که بی تو میمیرم
لبت را بر لبم بگذار
که جان تازه میگیرم

 

علي حقيقتي بر گونه اساتير

علی رب النوع انواع گوناگون عظمت ها قداست ها زیبایی ها و احساس های مطلق است از آن گونه مطلقه ایی که بشر همواره دغدغه ی دیدن و پرستیدنش را داشته ، و هرگز نبوده، و معتقد شده بود که ممکن نیست در کالبد یک انسان تحقق پیدا کند ، و ناچار ، می ساخته است.

علی ، در همان حد مطلقی که پرومته در اساطیر، روح تشنه و محتاج انسان را از فداکاری اشباع می کرده ،و دموستنس از قدرت و صداقت و لطف سخن ، و هرکول از قدرت ، و نیرومندی جسم ، و خدایان دیگر از نهایت رقت و محبت و لطافت روح ، همه را در یک رب النوع جمع می کند . علی نیازهایی را که در طول تاریخ ، انسان ها را به خلق نمونه های خیالی ، و به ساختن الهه ها و رب النوع های فرضی می کشانده ، در تاریخ امروز اشباع می کند.

و از همه شگفت تر همه ی فضایل مطلقی را که ما ناچار در اسطوره ها و رب النوع های مختلف می بینیم ، چرا که تصور می کردیم، این احساس های مطلق در یک رب النوع ، حتی فرضی قابل جمع نیست فقط در یک اندام عینی جمع کرده است . ...

 

دکتر علی شریعتی

دانلود كتاب علي حقيقتي بر گونه اساتير

فصل چهارم از كتاب 4 قدرت بزرگ

فصل چهارم از كتاب 4 قدرت بزرگ را آماده كردم. اميدوارم دوستاني كه گوش كردند از داستان لذت برده باشند. يواش يواش داستان داره هيجاني‌تر ميشه. در ضمن بقيه لينك‌ها را هم اصلاح كردم.

مشخصات كتاب

حجم: 0.11 مگابايت

فصل اول

حجم: 3.47 مگابايت

فصل دوم

حجم: 2.28 مگابايت

فصل سوم

حجم: 10.17 مگابايت

فصل چهارم

حجم: 3.13 مگابايت

شب قدر دكتر شريعتي

 

تاريخ قبرستاني است طولاني و تاريك، ساكت و غمناك، قرن‌ها از پس قرن‌ها هم تهي و هم سرد، مرگبار و سياه و نسل‌ها در پي نسل‌ها، همه تكراري و همه تقليدي، و زندگي‌ها، انديشه‌ها و آرمان‌ها همه سنتي و موروثي، فرهنگ و تمدن و هنر و ايمان همه مرده ريگ!

ناگاه در ظلمت افسرده و راكد شبي از اين شب‌هاي پيوسته، آشوبي، لرزه‌اي، تكان و تپشي كه همه چيز را بر مي‌شود و همه خواب‌ها را برمي‌آشوبد و نيمه سقف‌ها را فرو مي‌ريزد. انقلابي در عمق جان‌ها و جوششي در قلب وجدان‌هاي رام و آرام، درد و رنج و حيات و حركت و وحشت و تلاش و درگيري و جهد و عشق و عصيان و ويرانگري و آرمان و تعهد، ايمان و ايثار!

نشانه‌هايي از يك «توليد بزرگ»، شبي آبستن يك مسيح، اسارتي زاينده يك نجات!

همه جا ناگهان، «حيات و حركت»، آغاز يك زندگي ديگر، پيداست كه فرشتگان خدا همراه آن «روح» در اين شب به زمين، به سرزمين، به اين قبرستان تيره و تباه كه در آن انسان‌ها، همه اسكلت شده‌اند، فرود آمده‌اند.

اين شب قدر است.

شب سرنوشت، شب ارزش، شب تقدير بر يك انسان نو، آغاز فردايي كه تاريخي نور را بنياد مي‌كند.

اين شب از هزار ماه برتر است، شب مشعري است كه صبح عيد قرباني را در پي دارد و سنگباران پرشكوه آن سه پايگاه ابليسي را!

شب سياهي كه در كنار دروازه مني است، سرزمين عشق و ايثار و قرباني و پيروزي!

و تاريخ همه اين ماه‌هاي مكرر است، ماه‌هايي همه مكرر يكديگر، سال‌هايي تهي و عقيم، قرن‌هايي كه هيچ چيز نمي‌آ‏فرينند، هيچ پيامي بر لب ندارند، تنها مي گذرند و پير مي‌كنند و همين و در اين صف طولاني و خاموش، هر از چنديشبي پديدار مي‌گردد كه تاريخ مي‌سازد، كه انسان نو مي‌آفريند و شبي كه باران فرشتگان خدايي باريدن مي‌گيرد، شبي كه آن روح در كالبد زمان مي‌دمد، شب قدر!

شبي كه ازهزار ماه برتر است، آنچنانكه بيست و چند سال بعثت محمد، از بيست و چند قرن تاريخ ما برتر بود.

سال‌هايي كه آن «روح» برملتي و نسلي فرود مي‌آيد از هزار سال تاريخ وي برتر است. و اكنون، براندام اين اسلام اسلكت شده، برگور اين نسل مدفون و برقبرستان خاموش ما، نه آن روح فرود آمده است، سياهي و ظلمت و وحشتشب هست، اما شب قدر؟

شبي كه باران فرو مي‌بارد، هر قطره‌اش فرشته‌اي است كه بر اين كوير خشك و تافته، در كام دانه اي، بوته خشكي و درخت سوخته‌اي و جان عطشناك مزرعه‌اي فرو مي‌افتد و رويش و خرمي و باغ و گل سرخ را نويد مي‌دهد.

چه جهل زشتي است در اين شب قدر بودن و در زير اين باران ماندن و قطره‌اي از آن برپوست تن و پيشاني و لب وچشم خويش حس نكردن، خشك و غبار آلود زيستن و مردن!

هركسي يك تاريخ است. عمر، تاريخ هر انساني است و در اين تاريخ كوتاه فردي، كه ماه‌ها همه تكراري و سردوبي معني مي گذرد، گاه شب قدري هست و درآن از همه افق‌هاي وجودي آدمي فرشته مي‌بارد و آن روح، روح القدس، جبرئيل پيام‌آور خدايي برتو نازل مي‌شود و آنگاه بعثتي، رسالتي، و براي ابلاغ، از انزواي زندگي و اعتكاف تفكر و عبادت وخلوت فراغت و بلندي كوه فرديت خويش به سراغ خلق فرود‌آمدني و آنگاه، در گيري و پيكار و رنج و تلاش و هجرت و جهاد و ايثار خويش به پيام!

كه پس از خاتميت، پيامبري نيست، اما هر آگاهي وارث پيامبران است!

آن «روح» اكنون فرود آمده است، در شب قدر بسر مي‌بريم. سال‌ها، سال‌هاي شب قدر است، در اين شبي كه جهان ما را در كام خود فرو برده است و آسمان ما را سياه كرده است، باران غيبي باريدن گرفته است، گوش بدهيد، زمزمه نرم و خوش آهنگ آن را مي‌شنويد، حتي صداي روييدن گياهان را درشب اين كوير مي‌توان شنيد.

سلام بر اين شب، شب قدر شبي كه از هزار ماه، از هزار سال و هزار قرن برتر است، سلام، سلام،سلام،... تا آن لحظه كه خورشيد قلب اين سنگستان را بناگاه بشكافد، گل سرخ فلق برلب‌هاي فسرده اين افق بشكفد و نهر آفتاب بر زمين تيره ما ... و بر ضمير تباه ما نيز جاري گردد. تا صبح بر اينشب سلام !

 

م. آثار دكتر شريعتي -  خودسازي انقلابي

نفس بكش - پينك فلويد

پینک فلوید نام یکی از مشهورترین و خلاق‌ترین گروه‌های موسیقی راک بریتانیا است، که از سال ۱۹۶۵ به رهبری سید برِت، نوازنده گیتار، شروع به کار کرد و در دهه ۷۰ میلادی به اوج شهرت رسید. دیگر اعضای گروه راجر واترز (گیتار بیس)، ریک رایت (کیبورد) و نیک میسن (درام) بودند.یکی از ویژگی‌های سبک پینک فلوید استفاده از صداهای الکترونیکی و جلوه‌های ویژه در آهنگ‌هایشان بود، و دیگری شعرهای ساده و کودکانه اما نافذ.سید برت در سال ۱۹۶۸ به دلیل عوارض ناشی از سوءمصرف مواد مخدر توهم‌زا و ناتوانی در حضور مؤثر در اجراهای زنده (و حتی در استودیو) عملاً از گروه کنار گذاشته‌شد و دیوید گیلمور که گیتاریست توانمندی بود جایش را گرفت. در سال ۱۹۷۳ بود که توانستند با آلبوم نیمهٔ تاریک ماه، در آمریکا خود را به فوق‌ستاره‌های موسیقی تبدیل کنند. در سال ۱۹۸۶ راجر واتِرز که پس از سید برت نقش اصلی در آهنگسازی و نوشتن شعرهای پینک فلوید را بر عهده داشت به دلیل اختلاف با گروه از آنها جدا شد.

اعضا

سید برت: آواز، گیتار آکوستیک و الکتریک (۱۹۶۵ - ۱۹۶۸)

راجر واترز: آواز، گیتار بیس (۱۹۶۵ - ۱۹۸۵)

• ریچارد رایت: ‍پیانو، ارگ، آواز (۱۹۶۵ - ۱۹۸۱، ۱۹۸۸ - تا کنون)

• نیک میسن: درام (۱۹۶۵ - تا کنون)

دیوید گیلمور: آواز، گیتار لید (۱۹۶۸ - تا کنون)

• باب کلوز: گیتار لید (۱۹۶۵)

آلبوم ها

1. The Piper at the Gates of Dawn

2. A Saucer full of Secrets

3. More

4. Ummagumma

5. Atom Heart Mother

6. Meddle

7. Obscured by Clouds

8. The Dark Side of the Moon

9. Wish You Were Here

10. Animals

11. The Wall

12. The Final Cut

13. The Momentary Lapse of Reason

14. The Division Bell

يكي از آهنگهايي كه من خيلي دوست دارم آهنگ breathe هست كه براتون ميذارمش.

Pink Floyd (Dark Side of The Moon) - Breathe
download: 1.3mg

Lyrics

Breathe, breathe in the air
Don't be afraid to care
Leave but don't leave me
Look around and choose your own ground

Long you live and high you fly
And smiles you'll give and tears you'll cry
And all you touch and all you see
Is all your life will ever be

Run, rabbit run
Dig that hole, forget the sun
And when at last the work is done
Don't sit down it's time to dig another one

For long you live and high you fly
But only if you ride the tide
And balanced on the biggest wave
You race towards an early grave

بدون شرح