حسرت

...که گرفتی مرا در بَرِ خویش...

ژانر 2

اونهایی که دیدگاه یا طرز فکر خودشون رو به همه آدم ها تعمیم میدن.

مثال: 100 فیلم/کتاب/موسیقی که قبل از مرگ باید دید/خوند/گوش کرد.

ژانر 1

اونایی که برای رسیدن به یه خواسته ای، بر خلاف همون خواسته عمل می کنن

نمک رو زخم

اگر قلب ادم رو تیغ می‌زنید، مرام نمی‌خواد، ادم باشید نمک رو زخمش نپاشید.

خداحافظ دهه سوم، سلام دهه چهارم

تنها چند روز به پایان دهه سوم زندگیم و آغاز دهه چهارم اون مونده. دهه سومی که روبه پایان اون هستم پر بود از خاطرات خوب و بدی که چند روزی هست که دارم مرورشون می‏کنم.

تو همون سال‏های اول که دانشجو بودم و کار می‏کردم. چه روزها و شب‏های سخت اما شیرینی داشتم. چه بی‏پولی‏های طولانی و اذیت کننده‏ای رو می‏گذروندم گاهی اوقات. درسم تموم شد و کار پیدا کردم جای دیگه‏ای. سخت کار می‏کردم و تلاش می‏کردم. برنامه‏ای که تا 25 سالگی برای خودم نوشته بود با اندکی تاخیر(حدود1 سال و نیم) انجام شد. دانشگاه قبول شدم دوباره و ….

همه اینها، چه خوب و چه بد، چه تلخ و چه شیرین گذشت. مهمترین دهه زندگی همیشه برای من دهه سوم بود. همیشه اینطوری فکر می‏کردم که: “تا 30 سالگی باید بدویی و کار کنی تا به یه وضعیت پایدار برسی که بعدا بتونی ازش بهره ببری” اما الان خیلی هم وضعیتم پایدار نیست. خیلی‏ها از من کوچکتر هستند و موفقترند. از طرفی خیلی‏ها هم بزرگترند و ناموفق.

اصلا من نمی‏دونم چی هستم؟ موفق یا ناموفق؟ از خودم راضیم یا ناراضی؟ چه می‏خواستم و چه شد؟ اصلا چیزی می‏خواست؟ یا هرچه پیش آید خوش آید گذران عمر کرده‏ام؟ اصلا چقدر امید هست به آینده؟ چقدر از آینده و نتیجه تلاش من دست خودم و بر مبنای شایستگی من هست؟ وقتی به سئوالات بالا نگاه می‏کنم تحت فشار زیادی از جواب‏ها و خیلی سئوالات دیگه قرار می‏گیرم. سئوالات بی‏جواب و یا با جواب‏های ترسناک.

عوض شدن دهگان سنم حس عجیبی داره ایجاد می‏کنه. “3” عددی که فقط 1 واحد از 2 بیشتره اما واسه من معنای بیشتری داره. معنایی به اندازه سال‏ها دوری و فاصله از خیلی چیزها….

نوشته من ادامه داشت اما لزومی نداشت. سی سالگی هم مانند سال‏های دیگر چون چشم بر هم بگذارم تمام می‏شود و آب از آب تکان نمی‏خورد. باور کنید. خودم هم باور کنم؟

جیمز کمرون

" برای خودت مرزی قائل نشو. بقیه آدم‏ها این کار را برای تو انجام می‏دهند. خودت این کار را نکن، به خودت نگو که موفق نمی‏شوی و ریسک کن. در ناسا جمله‏ای وجود دارد که آن را دوست دارند: "شکست بین گزینه ها نیست." اما من می گویم شکست بین گزینه‏ها است، اما ترس، نه!"


جیمز کمرون