… چه بی فایده بارانی بود. تلاشش نیز. می دانی کوششاش چه بود؟ شستن نقشت از دلم و گرمایت از سرمایِ پاییزیِ تنم و رنگ زیبای چشمات از نگاهم. پی هوده تلاش می کند! ای باران! اگر تلاشت این است، ببار که بیهودهِ تلاش است و گر غیر از این است، باز ببار که دوست داشتنی تر می کنی نقش محبوبم را ….
باران…
با ایمیل ارسال کنیداین را در وبلاگ بنویسید!در Twitter به اشتراک بگذاریددر Facebook به اشتراک بگذاریداشتراکگذاری در Pinterest
ارسال شده توسط احسان طريقت در ۱/۲۰/۱۳۹۰ ۰۳:۰۷:۰۰ بعدازظهر
برچسبها: خودنوشت
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
0 نظرات:
ارسال یک نظر