باران…

… چه بی فایده بارانی بود. تلاشش نیز. می دانی کوشش‏اش چه بود؟ شستن نقشت از دلم و گرمایت از سرمایِ پاییزیِ تنم و رنگ زیبای چشمات از نگاهم. پی هوده تلاش می کند! ای باران! اگر تلاشت این است، ببار که بیهودهِ تلاش است و گر غیر از این است، باز ببار که دوست داشتنی تر می کنی نقش محبوبم را ….