يه المپيك ديگه شروع شده و طبق معمول نتايج ضعيف ما هم همينطور. اصلا نميخوام راجع به نتايج ورزشكارامون بنويسم، كه خوب صد البته مشخصه و ديگه چيزي گفتن نميخواد. يه ورزشهايي مثل بسكتبال و قايقراني و تيراندازي كه خوب زحمتشون را كشيدند. به خصوص بسكتبال كه هرچند باختن، اما خوب بازي ميكنند و نوع بازيشون آدم را ناراحت نميكنه و سرافكنده نميشيم. چي ميگن اسمش را اين مديراي عزيزمون! ميگن. آهان! سرافرازانه باختيم!!! و داريم تجربه كسب ميكنيم. انصافا دست بسكتباليستهامون، تيراندازامون و اونايي كه واقع براي اولين بار رفتن درد نكنه. اما….
اما بقيه چي؟ بقيه اونهايي كه ماههاست تو انواع و اقسام اردوهاي داخل و خارج كشور شركت كردند چي؟ ديگه همه قبول دارن كه كشتي مال ماست و بقيه توش از ما عقبن هستند (البته اين هم از خود بزرگ بزرگ بيني ماست نه چيز ديگه…) ديگه چي؟ واقعا چي ميشه كه كشتيگير ما كه به قول خودمون نابغه كشتي فرنگي حساب ميشه مياد و با دو تا برد معمولي و دو تا باخت حذف ميشه؟ چي ميشه كه كشتيگير ايتاليايي كه سال پيش تو مسابقات جهاني 44 جهان شده مياد و امسال تو المپيك كه از جهاني هم مهمتره اول ميشه؟؟؟!!! اتفاقيه؟ اتفاقيه كه مايكل فلپس، شناگر اعجوبه آمريكايي مياد و تا الان تو 7 فينالي كه اين دوره شركت كرده 7 تا طلا ميگيره؟ اتفاقيه كه مدالهاي طلاي فلپس به تنهايي از كل مدالهايي كه ما تو دورههايي كه در المپيك شركت كرديم بيشتره؟ اتفاقيه كه توگو، اتيوپي، ويتنام و كشورهاي ديگهاي كه به قول مديران ورزشيمون، از ما خيلي عقبترن(البته اين عقب و جلو بايد يكي بياد بگه كه چي هست. شايد ما توهم جلو بودن داريم!) مدال ميگيرن اما كاروان ورزشي ما حتي يك مدال برنز هم نمياره.
البته باز هم ميدونيم كه چه اتفاقي خواهد افتاد. باز كشتي چند تا مدال ميگيره( البته احتمالا) اونهايي كه باختند شرايط آب و هوا و دريا و زمين و داوري و مصدوميت و تغذيه و چه و چه را ميكشن وسط و به هزار و يك چيز ديگه چنگ ميزنن تا توجيه كنند باختهاشون را. هرچند كه مربيان كشتي فرنگي گفتند كه در هيچ برنامه تلويزيوني شركت نخواهند كرد و توضيحي براي باختها نميدند! جالبه نه؟! اون يكي مفسر! ميگه دليل بخت سوريان اينه كهن رضازاده شركت نكرده!!!!!! و تمام فشار گرفتن مدال افتده رو دوش حكيد سوريان و اون نتونسته اين فشار را تحمل كنه. به اين ميگن دليل محكم و قاطع براي باخت(شايدم عذر بدتر از گناه)
دلايل شكست تيم جودو هم جالبه! نداشتن اردوهاي خارجي و برگزاري مسابقات و اضافه وزن! الان وقت گفتن اين دلايله؟ قبل المپيك چي كار ميكردن؟ اصلا ما چرا هميشه مشكل اضافه وزن داريم تو ورزشهايي مثل كشتي و جودو و….؟ پهلوانان! قهرمان ما نميتونند جلوي خوردنشون را قبل از مسابقات بگيرن؟ واقعا مديران و مربيان ما نميتونند برنامه غذايي ويژهاي براي براي ورزشكاراشون تنظيم كنند؟ اكر نميتونند پس چرا ميرن؟ چرا هزينه ميكنند؟ واقعا اين دلايل قبال قبوله؟
ديروز مرتضي سپهوند بوكسورمون كه بازي را برده تو جواب سئوال خبرنگار تلويزيون كه ازش ميپرسه چقدر راجع به حريف اطلاعات داشتي ميگه: “ من اون را ميشناختم، اما اون منو بهتر ميشناخت”. جالبه! ما تو يه همچين مسابقاتي بدون اطلاعاتياز حريفامون ميريم وسط. خوب معلومه چي ميشه ديگه! صد البته اتفاقي نميافته. باز ميايم ميگيم براي آمادگي المپيك 2012 رفتيم و انشالله اونجا تو فلان رشته و فلان رشته مدال مياريم. و برنامهريزي ميكنيم و از اين چيزا.
چيز ديگهاي كه مطرحه نگاه ما به قهرمانانمون هست! ما خيلي زود با يك قهرماني اونها را تا اوج افتخار بالا ميبريم و از اونها اسطوره و پهلوان و از اين جور چيزا ميسازيم. زود يه خيابون يا يه جايي را به نامشون ميكنيم و همه عالم و آدم را بهشون بدهكار ميكنيم. اون قهرمان هم با يك يا دو قهرماني زود جو زده ميشه و به قول معروف اشباع. همين باعث ميشه ديگه تلاش نكنه و به قول مديران و مربيان اضافه وزن (از نرز من، هم اضافه وزن روحي و هم اضافه وزن جسمي داريم) پيدا كنه و …. بقيه ماجرا هم معلومه.
فكر كنم بهتره بشينيم به موفقيت بقيه كشورها نگاه كنيم و از ديدم مسابقات اونها لذت ببريم.
پي نوشت:
احسان حدادي! قهرمان جهان! كسي كه بار يك طلاي ديگه را به دوش ميكشيد! هم از دور مسابقات حذف شد!
بخشي از دلايل:
كاروان ورزشي ايران تنها يك ماساژور دارد
تنها پرتابگر وزنه ايران از دور رقابت ها كنار رفت. نيك فر: سرگردان بودم؛روزم نبود
0 نظرات:
ارسال یک نظر